یک خال تا حال
حافظ:
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز میبخشد، ز مال خویش میبخشد
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند و بخارا را
شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز میبخشد بسان مرد میبخشد
نه چون صائب که میبخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور میبخشند
نه بر آن ترک شیرازی، که برده جمله دلها را
محمد عیادزاده:
اگر آن ترک شیرازی بهدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بهدست آورد دنیا را
نه جان و روح میبخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خالها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پاها را
فقط میخواستند اینها، بگیرند وقت ماها را ..!!!
[ دوشنبه 89/2/27 ] [ 6:27 عصر ] [ زینب جون ]